روی گره طناب آسمان !
شبِ بریدنِ ناف ماه !
ردپای ستاره ای است
که برقِ نگاه ش
روی گیسوی بلندت جا مانده !
در این بی هوائی ممتد ،
من
و
ت
ف
ن
گ
م
زیر سقفی بی نشان
بیداریم !
شب به خیر یلدای من !
پانوشت :
تقدیم به تمام سربازان و فرزندانی که دور ازخانه و خانواده مشغول به خدمت ، تحصیل و تلاش در راه آبادانی و حراست از ایران عزیزمان هستند .
به یاد روزهای دور هم بودن مان و با آرزوی دیدار
دوباره شان به سلامتی و سربلندی
یاحق
![]()
میان زمین و آسمان !
سوزش ترکه نگاهی روی صورتم ،
بوی چرکنویس های معلم می دهد !
عطر جوهری که روی تخته های پاره کلاس
نوشته بود :
"
خدایا
به من
عشق با ایمان عطا کن "
حالا شیشه های همسایه پاک شده ،
از دست و دلبازی روزنامه فروش مان !
امروز دوباره پرسیدم
این همه کاغذ سیری چند ؟
دوتا یکی می پرم
روی خانه های بی سنگ !
بی ترس از پرت شدن م ،
در سیل خنده های تو !
دوتا یکی بالا می روم
پله های آسمان را !
بی ترس از قَلَم شدن چشمهایم !
در وصل نگاه تو !
دوتا یکی فوت می کنم !
شمع های تولدم را
به خیال تمام شدن م
در فاصله بین دست های تو !
نانوائی را دیدم
دل های تنور شده ،
به سخاوت !
دست هر بیدلی می داد !
خدا کند
وجدان
را
نسوزانده باشد !
ادامه مطلب ...
![]()
نمی دونم کتاب شازده کوچولو رو کدامیک از شما عزیزان خوندین !
اما من دارم ش و favorite من هست .
قبلا این کتاب رو بارها و بارها خوانده ام ...
بعضی وقتا هنوز هم ...
اگر تمایل داشتید باقی رو در ادامه مطلب بخوانید !
از پنجره ،
خودم را به آسمان ت رساندم !
تا بامِ علاقه !
وقتی پلک هایم را گرفتی ،
چه فرق می کند کدام آستین خیس می شود ؟
بالاتر از خوشبختی !
پرنده ای پرواز کرد ابرها را دست به دست بدهد !
ماه آمد دریا را به آسمان دوخت !
بی نوا عزا دارِ شهر شد !
![]()
در بخت آزمائی !
شماره های من
ر
د
ی
ف
نشد !
اما هنوز هم دل م در گردونه عشق می چرخد !