ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار !!!!
آلودگی در پایتخت نقل هر محفل شده ،
رفتم داروخانه ...
در صورت تمایل باقی را ادامه مطلب بخوانید !
ادامه مطلب ...دلم برای تو چشم گذاشته است !
صورت ِ ماه ات را در زلال اشکهایم پنهان می کنی !
می شوی هزاران ستاره لرزان !
با خنده می گوئی چشم ت را ببند
و بگو کدام یک از این ستاره ها دلت را برده است ؟
...
چشم باز می کنم و در زیر نور آینه ها
به دنبال گمشده ی دل ناسازگارم می گردم !
و تو به قصد رعایت قاعده بازی
باز هم سکوت کرده ای
د ر کُنج ِ خیال من !
چند روزی است تو را نمی بینم
تن پوش تیره ات مبارک شهر خاکستری !
....
نمی دونم سرما خوردم یا حساسیت پیدا کردم به این هوا
چون از دیشب حسابی به هم ریخته ام !
ثانیه شمار !
ستاره شب های من
تو را به همین شب های غبار زده ام !
چشمهایت را به خواب م نیاور !
من
و
دلم
برای خواب
ثانیه می شماریم !
جزیره خدا
کاش دریا بودی
و مرا در آغوش ت می کشیدی !
و من در کنارت ،
چاله های احساسم را سیراب می کردم !
هنوز ماسه ها دلتنگ می شوند برای صدایت !
باز هم عبور کن !!
تا
در
تو
غرق
شَوَم !
انتظار و آدینه ای که گذشت !
در انتظارِ چشم هائی هستند ،
که از بالای دارِ آرزو پائین بیارَدِشان !
در انتظارِ صدائی هستند ،
که برای آرامش دلهای خاک شده آوازی بخواند !
اما ابن توئی
که آدینه به آدینه به دنبالش م !
تا شاید ؛
گوشه نگاه ت را مال ِ خود کنم !
...
این آدینه نیز دلتنگی ام بی حد شده ، زیبا !
از این برزخ لعنتی خلاص م کن !
کفش هایم !
این اس ام اس رو یکی از دوستانم برام فرستاد من هم تقدیمش می کنم به همه دوستان مهربان م :
"مهم نیست که قفل ها دست کیه !
مهم اینه که کلیدها دست خداست .
از ته دل دعا می کنم که شاه کلید تمام قفل ها را از خدا عیدی بگیری "
عیدتون مبارک
یاحق
کفش هایم مال تو !
با اینکه می دانم
در این مسابقه خیالی برنده می شوی !
به جای ش تمام یندهای تن م را سفت می کنم !
برای یک دویدن سخت ،
تا ایستگاه تنهائی !
راه ،
به اندازه یِ دلتنگی یِ توست !
خدا کند ،
این کفش ها
پای دل ت را نزند !
