ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
یک بوسه خطر کردم دیدم ثمر آن را
تکرار نگردانی ، !... از سود ضرر کردی
آخر تو چه می دانی ای دلشده ی عاشق
درعشق تو حیران شد این دل که خبر کردی
با ماه رخت بودم سر در یقه ی خود بود
رسوا شده ام حالا چون عزم سفر کردی
هر شب منِ مجنون را مست از غزلت کردی
شعر و غزل و ما را از زیر ، زبَر کردی
راوی ی گُـلِ عشقی ، شاگردِ تو می مانم
چون درس نمی دانم ، پیمانه به سر کردی
از عمق درد معاصر
تا میهمانی کوچک کنجشک ها
...............
بوسه مگر چیست ؟
فشار دو لب
آنکه گناه نیست چه در روز و چه در شب !
سلام . چرا خطر؟
سلام وبلاگ شما رو نمیتونم باز کنم
اگر هم باز میشه فونت ها در هم ریخته میشه