خاک سرخ

اشعار و متون ادبی به قلم مهدی جابری

خاک سرخ

اشعار و متون ادبی به قلم مهدی جابری

خطر کردم !

     یک بوسه خطر کردم دیدم ثمر آن را
     تکرار نگردانی  ، !...  از سود ضرر کردی 

 

     آخر تو چه می دانی ای دلشده ی عاشق
     درعشق تو حیران شد این دل که خبر کردی 

 

     با ماه رخت بودم سر در یقه ی خود بود
     رسوا شده ام حالا چون عزم سفر کردی  

 

     هر شب منِ مجنون را مست از غزلت کردی
     شعر و غزل و ما را از زیر ، زبَر کردی 

 

     راوی ی گُـلِ عشقی ، شاگردِ تو می مانم
     چون درس نمی دانم ، پیمانه به سر کردی
 


نظرات 3 + ارسال نظر
یغای پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:15 ق.ظ http://ighai.blogsky.com

از عمق درد معاصر
تا میهمانی کوچک کنجشک ها
...............

عاطی پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:02 ب.ظ

بوسه مگر چیست ؟
فشار دو لب
آنکه گناه نیست چه در روز و چه در شب !

سلام . چرا خطر؟

خوابگرد پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ب.ظ http://khabgardi.mihanblog.com/

سلام وبلاگ شما رو نمیتونم باز کنم
اگر هم باز میشه فونت ها در هم ریخته میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد